فقط خودم فقط خودت

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش...

فقط خودم فقط خودت

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش...

دختر که رزمی کار شد دیگه بیخیال ازدواج شه!!!!

پس از فشار رسانه‌ها و حمایت افکار عمومی از مجرد ماندن خدیجه آزادپور، علی سعیدلو از موضع خود عقب‌نشینی کرد و پذیرفت که به همه قهرمانان گوانگجو، اعم از مجرد و بیچاره، آپارتمان بدهد. شدت فشارهای عمومی به حدی زیاد بود که رییس سازمان ورزش علاوه بر موضع خود، از موضع دیگران هم کوتاه آمد و گفت:« نه تنها ازدواج آزادپور ضرورتی ندارد، که این دختر حتی اگر دلش بخواهد هم دیگر حق ازدواج ندارد.

اصلا ما دخترطلا ورزشمان را به هیچ آقایی نمی‌دهیم.» پس از اینکه اطرافیان لب‌های خود را گزیدند و گفتند این حرف‌ها هم زشت است، سعیدلو تصحیح کرد:«ما علاوه بر اینکه دختر گل‌‌مان را می‌دهیم و یک آپارتمان هم که وظیفه‌مان است بدهیم، هزینه تهیه جهیزیه، سالن پذیرایی، لباس عروس، لباس داماد و سیسمونی بچه را هم در آینده تقبل می‌کنیم. اصلا دخترمان را به یک آقا ندهیم، به کی بدهیم؟!»

عزیزانی که قصد ترک حیات دارند بخوانند

از کلیه پدر و مادرهای عزیز خواهشمندیم که اگر قصد ترک حیات دارند لطفا چند ماهی قبل از اعزام بچه‌هایشان به تورنمنت‌های مختلف آنها را در جریان بگذارند، تا ماجرای فاطمه اردستانی دیگر تکرار نشود. این بانوی فوتبالیست زیر 16 سال درست شب قبل از اعزام به تایلند خواب‌نما می‌شود که پس از بازگشت قرار است خدای ناکرده با خبر فوت پدر و مادرش روبرو شود و به‌همین دلیل حاضر به انجام سفر و همراهی تیم‌ملی نشد. اصرارهای پدر و مادر فاطمه خانم برای اثبات «به‌خدا ما نمی خوایم بمیریم» و « کی رو دیدی این موقع سال بمیره» و «تو رو خدا ما رو نکش» و اینجور حرف‌ها برای راضی کردن این بازیکن کافی نبود تا او قید همراهی تیم ملی را بزند و به حراست از جان نوامیس خود بپردازد. البته این حراست از نوامیس باعث شده تا تیم ملی زیر 16 سال بانوان کشورمان به سرنوشت دیگر تیم‌های پایه دچار شده و فریده شجاعی را مجاب کند که با اردستانی برخورد کند. گویا مشکل اصلی شجاعی این است که چرا والدین فاطمه دل او را شکستند و زنده ماندند، در حالی که این بازیکن روی فوت آنها حساب کرده بود و کلی برنامه داشت!

آلودگی خودخواه هوا

آلودگی هوای شهر تهران واقعا آلودگی خودخواهی است. در حالی که روز پنج‌شنبه استیل‌آذینی‌ها در همین هوای دوست‌داشتنی که بارها به تعطیلات انجامیده و لذتش را بردیم، به مصاف فولادی‌ها رفتند و روی اشتباه محاسباتی هیچ مشکلی برای بازیکنان دو تیم پیش نیامد، روز جمعه هوای این شهر آلوده اعلام شد تا بازی استقلال لغو و به روز شنبه موکول شود! گویا مسوولین کمیته اضطرار آلودگی هوا پس از جلسات مختلف به این نتیجه رسیدند که هوای تهران یک روز در میان آلوده است و صلاح نیست استقلالی‌ها روز جمعه به میدان بروند. همانطور هم که اطلاع دارید از جمعه تا شنبه کلی فرصت هست که آلودگی هوا می‌تواند طی این فاصله دوش بگیرد، دندان‌هایش را مسواک بزند، ناخن‌هایش را مرتب کند و لباس‌هایش را عوض کند تا پاک و پاکیزه در خدمت بازیکنان دو تیم باشد.

مشکل اصلی هوای تهران در حقیقت عدم رعایت بهداشت فردی است که روز جمعه از قدیم‌الایام بهترین فرصت برای انجام امورات شخصی بوده؛ تنها مشکل شهروندان اینجاست که دست‌یابی به چنین نتیجه‌ای واقعا نیازی به برگزاری جلسه دارد یا ... یا هیچی؛ همین.

امروز آسمان رنگ دیگری است ...

دلهره هایت را به باد بده
اینجا دلی هست که برای آرامشت دست رو به آسمان دارد

نسیه ممنوع!

یکی خانواده اش از حج آمده و یکی امتحانات میان ترمش گل کرده و آن یکی هنوز آمادگی ندارد و دیگری استخاره کرد و بد آمد! یکی عازم سفر شده و نمی رسد، یکی هم این روزها برای ِ کسی در بدر شده و نمی رسد، آن دیگری بیمار است و آن یکی دیگر از جنگ بیزار...

امسال آمدم تا شاید کمکی کنم نـه بـه تنهایی ِ روز ِ عاشورای ِ کربلایِ ۶۱ هجری؛ بـ تنهایی های ِ امروزت و بـ هر کـ رو انداختم و گفتم کـ پسر ِ فاطمه دارد میرسد گفتند: سید امسال بیخیال شو ارشد داریم!

دانشجو اگر بیدار بود، از دشمنت بیزار می شد. ولی برای ِ ما مقصود ِ تو از عاشورایت مهم نیست، ما بـ فکر ِ ادامه تحصیل ِ خود هستیم! می گویند تو از دانشگاه ِ عشقت بـ تمامی ِ یارانت دکترای ِ عاشقی اهدا کردی؛ ولی بـ خدمتت عرض کنم که ـ این روزها تمامی ِ مؤسسات فقط مدارک ِ مورد تأیید ِ وزارت ِ علوم را می پذیرند! پس بیا و ما را ازین رودربایستی رهای ِمان کن، ما چند ماهی نمی شود کـ نامزد کرده ایم و هنوز لذت ِ زندگی را آنطور کـ باید و شاید نچشیده ایم، پدر و مادرهایمان در آرزوی ِ دیدن ِ نوه هاشان هستند. بیا و از نام ِ ما چشم ببند و عبور کن.

اگر امسال مهمان ِ هیئت ها شوی و اینبار دوباره یاران ِ هیئتی ات را بـ خاموش کردن ِ چراغ ِ هیئت بی آزمایی، شاید همان ۷۲ نفر هم برایت نماند! و مسلم اگر امسال هم بـ شهر های ِ ما بیاید، ما گرچـ اسم ِ شهرمان کوفه نیست اما باز هم ما همان اهل ِ کوفه خواهیم شد!

امسال دارند یارانه ها را نقد ِ نقد بـ حساب های ِمان واریز می کنند و ما این روزها بـ این فکر می کنیم کـ این پول را در چـ راهی صرف کنیمش! یارانه هایی کـ تو وعده می دهی همه اش نسیه است و ما بر سر در ِ خانه ِ دلمان نوشته ایم کـ نسیه ممنوع؛ حتی تو ای پسر فاطمه ِ گرامی...!

حسین ! اگر می توانی برو سال ِبعد بیا، امسال همه گرفتارند و کار دارند و نمیرسند کـ ندای ِ «هل من ناصر ینصرنی» ات را بشنوند!

تو برو بجنگ اگر پیروز شدی ما از تو همچون یک قهرمان پذیرایی می کنیم. ما وقت نمی کنیم امسال به ـ کربلا بیاییم، ما به ملک ِ ری استحمار شده ایم. تو ولی اگر با پیروزی از کربلا برگشتی، ما شیرینی و گل  و نذری هایمان را به ـ کام ِ تو و استقبال کنندگانت مهمان می کنیم! 

ما امسال اگر بـه هیئت مشرف شویم و کمی زنجیر و سینه زنی بچشیم کافی است و کربلا آمدنمان پیشکش! 

از ما گله نکن؛ مشکل از گوش های ِ ما نیست، ندای ِ تو کمی آهسته است و ما در کنار ِ این طبل ها و بلند گوهای ِ پر صدای ِ دسته های ِ عزاداری ِ هیئت ها، یارای ِ شنیدن ِ ندایت را نداریم.

 

مَـحرمِ مُحــرّم